کنکور 79 ( دوم دبیرستان )
قبل از کنکور:
بهتر نبود می ذاشتی ساله بعد آزمایشی شرکت میکردی؟
چرا . ولی دلم میخواد با جوش یه کم آشنا شم .
آخه تو که خیلی از کتابها رو هنوز نخوندی
مهم نیست مال سومی ها رو میگریم یه نگاهی بهش می ندازم واسه ساله بعدم هم خوبه !
نتیجه :
مامان ، مامان . کارنامه م اومده قبول شـــدم .
چی رو ؟ کارنامه چی ؟
کنکور آزمایشی که دادم رو میگم
یعنی دانشگاه رفتن اینقدر آسونه !!!
کنکور 80 ( سوم دبیرستان )
قبل از کنکور :
این همه مدت درس خوندم ، حالا یه هفته مونده به کنکور برم مسافرت و قید امتحان رو بزنم ؟
میگم که عقلت کمه ، کسی مسافرت رو میذاره میره کنکور آزمایشی میده ؟
ولی ...
ولی نداره ، تو پارسال با نحوه سوالها آشنا شدی ، ترستم که ریخت ، تازه قبول هم شدی
امسال رو نده ... !
باشه ؟
....
میگم باشه؟!
باشه ....
نتیجه : غـــــایــــب !
کنکور 81 ( پیش دانشگاهی )
قبل از کنکور :
بچه ها بابام دیشب میگفت قراره از ایران بریم .
کجا!؟
... !
خوش بحالت ، پس از درس خوندن معاف شدی
یعنی چی ؟
یعنی که می تونی اونجا بهترین دانشگاه رو ، خیلی راحت بری . نمی تونی؟
نمی دونم ... پس امسال چی ؟
تو خودت اگه هم قبول شی حاضری اینجا بمونی و خانواده برن ؟
نمی دونم .
نتیجه :
آخه باستان شناسی هم شد رشته ؟
خوب همه که قرار نیست دکتر ، مهندس بشن ! من خودم این رشته رو انتخاب کردم .
خودت حاضری بمونی ؟
...
حاضری ؟
نه ...
کنکور 82 ( پشت کنکوری 1 )
قبل از کنکور :
خانوم ، دختر شما چرا پشت کنکور مونده ؟
خانوم ، دختر شما چرا همیشه پای اینترنت میشینه ؟
خانوم ، دختر شما روزی چند ساعت درس می خونه ؟
خانوم ، دختر شما چرا مهمونی میره ؟
خانوم ....
بعد از کنکور :
الو ... علیرضا !
سلام
سلام
زود باش شیرینی بده
شیرینی چی؟ قبول شدی ؟
تو قبول شدی ...
شوخی میکنی ...چی ؟
مدیریت .
جون من ... راست میگی؟
آره بخدا ... روزنامه جلومه
می ری؟
مگه عقلم کمه که نرم .
فکر نمیکردم سال یه ضرب قبول شی
خوب به دختر عمه م رفتم دیگه
آره ... چقدر هم به دردم خورد ...
تو چی سایه ؟ تو ... قبول نشد... ؟
چرا بابا ... منم قبول شدم .
چقدر عالی ... چی ؟
حسابداریه مشهد
این که خیلی عالیه
نه ...کاردانیه ...
می خوای چی کار کنی ... بازم نری ...
نمی دونم
نتیجه :
می دونم می خوای بگی همه که قرار نیست دکتر ، مهندس شن .
نه ... نمی خوام اینو بگن .
پس چی ؟
یه بار دیگه ... ساله بعد .... و برای آخرین بار ....
کنکور 83 ( پشت کنکوری 2 )
...
««««««««»»»»»»»»
تو این قمار آخـــر
بَرنده بی بَرنده
بگو به گریه من
دیگه کسی نخنده
... سایه ...
یه عالمه سلام قشنگ با یه عالمه غبطه به خاطر ورود مهمونای عزیزت که ای کاش ما هم مهمونای عزیزی داشتیم ... خوب این از این ...
بریم سر مطلبت :::
ای بابا خدا بزرگه . .غمت نباشه عزیز ...میگن زگهواره تا گور دانش بجوی ..مگه نه ؟؟؟
خوب یه چیزه دیگه بگم به یاد خاطره های خیلی قشنگوم ...
(((( یوهووووووووووووووووووووووووووووو من اول شدم یا نه
(((( یوهووووووووووووووووووووووووووووو من اومدم ))))
خوب سایه به خدا نمیشپارمت ... به خدا میسپارمت ...(((...)))
قضیه هه که یادته اعتیاد و این حرفا ...
این دفعه به خدای مهربون میسپارمت و اون سه نقطه را فراموش نکن ...
کاش امروز نمی اومدم بلاگت...کاش اینارو نمی خوندم...کاش...
سایه...............................................................................................................سایه.............................................................سایه...دلم می خواد...................کاش اینارو نمی گفتی...کاش بزبون نمی آوردی...سایه...می دونم تقصیر از ماست...ولی...اه...اصلا هیچی...
سلام...
راستش... من ناراحتیی از متن احساس نکردم؟؟!!!... این صبا خانم چقد ناراحت شد؟... ... ولی... خوب... فقط خواستم بگم خیلی خوب متن رو تنظیم کرده بودید... شاید بتونم بگم تا حالا چنین تنظیم خوبی تو blog دیگهای ندیده بودم... کنکور هم خوب... خوب... کلی حرف در موردش میتونم بگم ( ینی دارم ).... ولی بیخیال... ترجیح میدم حرفی نزنم... .................... موفق باشید...
اگه من می خواستم لحظه به لحظه این ۵ سال رو بنویسم میدونین چی میشد ؟؟؟
فکر نمی کنم این حس بد رو تجربه کرده باشید ....
خوشحالم همین ...
نمیدونم چی بگم...هیچی نگم بهتره...من که همچین تجربه ای نداشتم...ولی خدا کنه این دفعه آخرتون باشه که کنکور میدین.
منم مرمت آثار قبول شدم.اما طراحی صنعتی رو تر جیح دادم.در حال حاضر هم از همهی دانشگاه ها و دانش جویان و غیره و از دنیا حالم به هم می خوره.به نظر من دانشگاه اون چیزی نبود که من می خواستم.حالا خودت میای میفهمی.
سلام .مام مخللص جاتیم .شما کجایی مسافر.؟یا عششق.
اوه چه جدی گرفتین ! فکر می کنین حالا ما که رفتیم اون تو چی شد ؟؟؟؟ چه گلی به سر خودمونو این مملکت زدیم ؟؟؟ فقط یکی دو سال دیگه عمرمونو تلف کردیم . راستی می دونین من سال اولی که کنکور دادم یعنی سال سوم دبیرستان چی قبول شدم ؟؟؟ اگه بگم می خندین ٬ ! ولی نمی دونم چی شد معجزه بود چی بود ... که یهو دیدم بعله ! ما هم الکی الکی دانشجو شدیم !! والا برای خودم که چه عرض کنم برای وزیر علوم هم باور کردنش یه جورایی مشکل بود که همچین آدمی مثل من که برای همه چی وقت می ذاره جز درس خوندن بیاد و کنکور قبول شه ٬! ولی یه چیز بگم ؟ درستونو بخونین تلاشتون رو هم بکنین . بقیه اش هم توکل به خدا . ایشالا همونی می شه که می خاین . ...موفق باشن. هم شما . هم سایه خانوم . هم تمام کنکوریای دیگه
سلام...
در مورد ننوشتن یا نوشتن... من جای شما بودم مینوشتم... البته... ... چمیدونم... فقط میدونم که آدما خیلی وقتا باید حرفشون رو به یکی بزنن... و اگه نزنن...
در مورد تجربهی بد... مگه من آدم نیستم؟... کی میگه نمیتونم درک کنم؟... کی میگه خودم تجربهی بدی نداشتم؟... بازم ترجیح میدم ادامه ندم...
بازم موفق باشید... و خوبه که خوشحالید :) ...
سلاممممم ..... برای چی اینا رو گفته بودی نمی دونم ولی می دونم که ما می تونیم زندگی رو خیلی قشنگتر از کنکور و دانشگاه ببینیم ، اگه قرار باشه همه برن تو دانشگاه من هیچ وقت تلاش نمی کنم که برم دانشگاه چون دوست دارم تو زندگیه من با دیگران یه فرقی باشه وگرنه به خودم می گفتم برای چی زندگی کنم؟ ..... که مثل اون یکی ها آخرش بمیرم...... نه ... زندگی دانشگاه نیست...
سلام سایه جون
خیلی دلم برت تنگ شده . آخه یه دو سه هفته ایی میشه ندیدمت. راستی چشمت روشن که مهموناتون اومدن.سعی کن دوباره تلاش خودت رو بکنی.تو موفق میشی من میدونم و یقین دارم
یه چند وقتیه که وقتی میام اینجا گریم میگیره...نمی دونم برا چی...ولی وقتی به صورتم دست میزنم میبینم که خیس شده...مهم نیست...بگذریم...سایه همیشه فکر میکردم دانشگاه یعنی همه چیز ...همیشه تصور اینکه تو دانشگاه قبول نشم منو از تلاشم برا درس خوندن مایوس میکرد ولی حالا میفهمم دانشگاه خوبه ولی نه اینقدر ... دانشگاه همهء زندگی نیست عزیزم...ولی من با این شناختی که نسبت به تو پیدا کردم میدونم که ارادت خیلی زیاده پس دوباره اراده کن و مطمین باش که میشه....آره میشه...
.... دوباره اومدم..... یه چیزه دیگه بگم ...... می دونم که تو خودت بهتر از من می دونی ولی بازم می گم ، هیچ وقت حرف آدما رو جدی نگیر ...... به نظر من حتی ارزش این رو نداره که درمورد حرفهایی که درموردمون و یا ..... هستش فکر بکنیم...... مثل من ریلکس باشه...... حرفهای پشت سر منو که خودت می دونی ....... همه فکر می کردن اگه خودم بفهمم دیوونه می شم ...... ولی من از همه حالم بهتر بود چون این رو به خودم قبولوندم که حرف آدما بی ارزشه...... خیلی دوستت دارم...... موفق باشی ...... همیشه......
دریا ...
تا امروز ... تا این لحظه نمی دونستم چقدر دوستت دارم !
یکسال باهمیم اما الان فهمیدم که چقدر روح بزرگی داری ...
خوشحالم که هیچ وقت به حرف هیچ ( آدم احمقی )
اهمیت ندادی ....
خیلی خانومی ... خیلی خیلی خیلی دوستت دارم ....
به هر حال خوشحالم که با یک مهربان دیگه آشنا شدم از لطفتون ممنون ...... من خودم دو بار کنکور دادم نمیتونم بگم که میخوام به اون سال ها برگردم ولی حالا که بهش فکر میکنم میبینم که تاثیر زیادی تو زندگیم گذاشت
سلام در مورده متن هیچ چی نمیگم چون اصلن نمیدونم چرا با نظرخاهیه اینجا مشکل دارم اومدم بگم بابا ما تو در و همسایه آبرو داریم شما هم آبرویه ما رو نبرین خاهشن!!!! (از وبلاگه سوشیانس دارم میام!!) فعلن خدافز
حالا کارت به جایی رسیده که کامنت های منو پاک میکنی؟ ((: باشه ! (: من الان اینجا رو بمباران کامنتی میکنم ! ببینم تو خیال نداری اینجا رو آپدیت کنی؟