پائیزه پائیزه برگ از درخت می ریزه

سلام به زیباترین و اغواکننده ترین فصل خدا ...
پائیز خیلی قشنگه مگه نه ؟
 برعکس خیلیها که پائیز رو پایان می دونند من اونو آغاز می دونم
آغاز هر چیز حتی عشق ...

یه پدر ...
پدر یه کوچولوی 5 ساله ... همسر یه خانوم زیبا و تحصیل کرده ....
پدری که تا دیروز خیلی ها حسرت داشتن زندگی شو می کردند
 امروز توی اون سر دنیا ...

دنیائی که امثال ما فقط برق ظاهر زیباشو می بینیم ... 
سرطان گرفته ...
آره همین پدر خوشبخت ...
این پدر  امیدش از تخت بیمارستان هائی که بعضی از ما دار و ندارمونو میفروشیم و میریم اونجا تا شاید  حال عزیزمون خوب شه نا امید شده ... 
ولی حرف من فقط این نیست که بگم بیان به خاطرکسی که اسم  زیبائی چون علی داره دعا کنیم  ...
اینو  بیشتر برای این گفتم که قدر خودتو بدونی ... بدونی کجا زندگی میکنی ...
واقعا می دونی کجا زندگی می کنی ؟
تا حالا فکر کردی که کشورت گنبد هائی رو داره که نمیشه اونا رو با دنیائی از برج های لوس آنجلس عوض کرد ... 
جاهائی که نه نیاز به بیمارستان های آنچنانی داره نه دکترائی که  نیازمند ترین ها رو همیشه ته لیست می ندازن ...
اگه معجزه هم قراره اتفاق بیوفته حتما همون جاست ...
فهمیدی کجاها رو میگم ؟  
 

                                            ********************