ღ ♥ امی تیس ♥ ღ

شاهزاده امپراطوری ماد ملکه ایران زمین همسر کورش کبیر

ღ ♥ امی تیس ♥ ღ

شاهزاده امپراطوری ماد ملکه ایران زمین همسر کورش کبیر


ابومسلم حقش نبود .. بدشانسی اورد .. واقعا .

--------------------


همین دیگه مرتیکه فقط انتظار داشت ازش خواهش کنم تا قبول کنه . منم این کارو کردم ..
فقط حالم از خودم بهم خورد .

--------------------


این از قهرمان کوچولومون که  معلوم نیست هنوز مریضیش چیه و تا کی باید روی اون تخت بخوابه .. ترس تو چشمهای همه پیدا شده ..

این از قدیمترین دوستم  که شوهر سابقش داره دیوونش میکنه ..هر روز میاد سر راهش ... نگرانیه دختر کوچولوش .. اینکه تا کی میتونه نگهش داره .. .. آینده ی اون .. و اینکه مجبوره بخاطرش  دوباره برگرده سر زندگیش .. دوستم همش ۲۴ سالشه ...
میخواد بیاد مشهد .. نمی دونم ببینمش چیکار کنم ..

اون یکی هم ..
 حاضره که بخاطرش دست از همه چیز بکشه .. داره آب میکشه .. اون که همیشه آرومه .. چیزی نمیگه .. ولی من که دارم می بینمش ..
نمی دونستم بهش چی بگم .. اما صدای گریه های اون دیوونم میکنه بعد از سه سال عذاب ..  هنوز .. دوستش داره ..



ببین .. این همه آدم .. تو بشین فقط غر بزن .. احمق  ..
دلم آشوب شده .. دیروز ۴ تا بطری آب خوردم .. .. هنوز نخوابیدم .. دیگه چی کار کنم ..  تابستون لعنتی داره دیر میگذره .. خیلی دیر .. گرما ..  پشه ها .. دلهرهائی که دیگه دارند کپک میزنند .. توئی که نیستی .. ثانیه های نفرت انگیز .. همه و همه و همه ..